دست ها بالا...

بدون شرح!!

 

BABY CHECK...

با عرض پوزش از خوانندگان وبلاگ.. مدت زیادی هست که آپ نکردم.. راستشو بخواهید حسشو نداشتم.. 
دیروز یه اتفاق جالب داشتم دلم نیومد اینجا ننویسم. 

خانمی زنگ زد داروخانه: 

ببخشید این تست بارداری ها چطور استفاده می شه.. 

منم شروع به توضیح... 1 خط و 2 خط رو براش توضیح می دادم.. وسط صحبت هام گفت: 

همین باریکه منظورتونه؟ این پودری که توش هست رو باید داخل ادرار بریزم؟
نمی دونستم چطور جلو خندمو بگیرم.. 

گفتم اون رطوبت گیرش هست.. نمی فهمید چی میگم. گفتم خانم اصلا کاری به اون نداشته باش.

یک مسابقه کوچولو..

امروز یکی اومد داروخانه گفت: «قرص حجم غذا» می خوام.. 

اگه گفتید چی می خواست؟؟ 

این یک مسابقه هست.. 

دیروز یکی شریت پاک کننده کبد می خواست.. دوستانی که از وجود چنین دارویی خبر دارند لطفا کامنت بذارند.. 

چند روز پیش یکی رو برگه نوشته بود «تست آزمایش».. ما که نفهمیدیم چی می خواست..بهش گفتیم برای آزمایش بارداری می خوای گفت نه.. دخترم گفته اینو بگیر.. 

یکی اومده بود می گفت «مای بی بی 10 تا 18 سال»!!!!! 

یکی هم «مای بی بی بزرگسالان» می خواست!!!

یه آقا اومده بود به من می گفت خانم دکتر معده من کمی اسیدی هست..!!
ببخشید مگه معده قلیایی هم داریم البته برخی حیوانات قلیایی هست 

جدیدا هم قرص شبانه روزی هم از داروخانه می خوان.. (بایولنول کلد می خواهند) 

 پی نوشت: 

ضمن تشکر از دوستانی که کامنت گذاشتند. جواب قرص بیزاکودیل بود.
برنده مسابقه دکتر مدهنی می باشد.
و اما شرح ماجرا:
اون روز یکی با عجله اومد پیش من و گفت قرص حجم غذا می خوام .
-قرص هضم غذا؟
-نه حجم غذا؟
-متوجه نمی شم...مشکلتون چیه؟
-قرصی که حجم می دهد و سبک می کنه و راحت دفع می کنند..
-مشکل یبوست دارید...
- بله بله..
-می خواهید قرص گیاهی سی لاکس ببرید..
-نه از اون قرص ریز زرد ها میخوام.. اسمش یادم نیست بیارید می شناسمش...
بله دوستان قرص بیزاکودیل تقدیم مریض گردید و شاد و خوشحال از داروخانه بیرون رفت..

اما جایزه..
جایزه همه دوستان پست بعدی می باشد..

سیلدنافیل

دیروز یه نسخه سیلدنافیل100 میلی گرم داشتم. منم روش نوشتم طبق دستور..

بعد که طرف داروشو گرفت اومد پیش من گفت: خانم دکتر این قرص رو چطور بخورم.. 
بهش گفتم  نیم ساعت تا 1 ساعت قبل از نزدیکی و فقط 1 قرص درروز می تونی بخوری.. 

مرد خیلی ساده و کم سوادی بود ..همین طور نگاهم می کرد که نفهمیده چی گفتم.. 

تکرار کردم نیم ساعت قبل از نزدیکی این قرصو باید بخوری.. 

بازم با تعجب نگاهم نگاهم می کرد.. 

نمی دونستم چطور براش توضیح بدم.. 
طرف انگار نمی دونست برای چی رفته دکتر و مشکلش چی بوده.. و معنی نزدیکی رو اصلا نمی فهمید.. 

خلاصه من دوباره حرفمو تکرار کردم.. اونم در جواب بهم گفت خانم دکتر روزی چند تا از این قرص ها بخورم...  

بهش گفتم قبل از نزدیکی!!!  ادامه داد شب ها بخورم..